کد مطلب:231981
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:289
چهار طبیعت و اخلاط
لان الله تعالی بنی الاجسام علی اربع طبایع و هی المرتان و الدم و البلغم و بالجمله حاران و باردان قد خولف ما بینهما فجعل الحارین لینا و یابسا و كذلك الباردین رطبا و یابسا ثم فرق ذلك علی اربعه اجزا من الجسد علی الرأس و الصدر و الشراسیف و اسفل البطن.
یعنی به واسطه ی اینكه خدای تعالی بنا نهاده و قرار داده.
[ صفحه 51]
جسمها را بر چهار طبیعت كه آنها مره ی سودا [1] و مره ی صفرا
[2] و خلط [3] [4] خون و خلط بلغم است. و مجملا دو خلط گرم كه صفرا و خون بوده باشد و دو خلط سرد كه سودا و بلغم بوده باشد. و مخالفت شده است در طبیعت میان این دو و میان آن دو. پس گردانیده شده است دو خلط گرم كه یكی تر و گرم كه آن خون بوده باشد و دیگری گرم و خشك كه آن صفرا بوده باشد. و همچنین دو خلط سرد كه یكی تر گردانیده شد كه آن بلغم است. و خلط دیگر خشك كه آن سودا بوده باشد. پس پراكنده و بخش نموده شده این چهار خلط بر چهار جزو از بدن كه آن چهار جزو سر و سینه و سر استخوانهای [5] پهلو - كه آن را به زبان تركی قبرغه گویند - و جانب زیر شكم.
و اعلم ان الرأس و الاذنین و العینین و المنخرین و الفم و الانف من الدم و ان الصدر من البلغم و الریح و الشراسیف من المره الصفراء و ان البطن من المرة السوداء.
یعنی به درستی كه سر و دو گوش و دو چشم و دو سوراخ بینی و دهن [6] و بینی [7] از خون است. یعنی جزو غالب ترین اجزا خون [8] است. و سینه از بلغم است. و هوا و قبرغه از صفراست. و شكم [9] از سوداست.
[1] Melan.
[2] Bile.
[3] Humour.
[4] هر يك از آميزه هاي چهارگانه ي خون، بلغم، سودا و صفراء (فرهنگ معين، 1435).
[5] Head of Bones.
[6] Mouth.
[7] Nose.
[8] Blood Components.
[9] Abdomen.